با یکی از دوستانم وارد قهوهخانهای کوچک شدیم و سفارش دادیم...
بسمت میزمان میرفتیم که دو نفر دیگر وارد قهوهخانه شدند...
و سفارش دادند: پنجتا قهوه لطفا... دوتا برای ما و سه تا هم قهوه مبادا... سفارششان را حساب کردند، و دوتا قهوهشان را برداشتند و رفتند...
از دوستم پرسیدم: ماجرای این قهوههای مبادا چی بود؟
دوستم گفت: اگه کمی صبر کنی بزودی تا چند لحظه دیگه حقیقت رو میفهمی...
آدمهای دیگری وارد کافه شدند... دو تا دختر آمدند، نفری یک قهوه سفارش دادند، پرداخت کردند و رفتند...
سفارش بعدی هفتتا قهوه بود از طرف سه تا وکیل... سه تا قهوه برای خودشان و چهارتا قهوه مبادا...
همانطور که به ماجرای قهوههای مبادا فکر میکردم و از هوای آفتابی و منظرهی زیبای میدان روبروی کافه لذت میبردم،
مردی با لباسهای مندرس وارد کافه شد که بیشتر به گداها شباهت داشت... با مهربانی از قهوهچی پرسید: قهوهی مبادا دارید؟
خیلی ساده ست! مردم به جای کسانی که نمیتوانند پول قهوه و نوشیدنی گرم بدهند، به حساب خودشان قهوه مبادا میخرند...
بیاییم و پیام های مبادا را هم برای کسانی که دوستشان داریم بفرستیم...
سنت قهوهی مبادا از شهرناپل ایتالیا شروع شد و کمکم به همهجای جهان سرایت کرد...
بعضی جاها هست که شما نه تنها میتوانید نوشیدنی گرم به جای کسی بخرید،
بلکه میتوانید پرداخت پول یک ساندویچ یا یک وعده غذای کامل را نیز تقبل کنید...
قهوه مبادا برگردانی است از........ suspended coffee
گاهی لازمه که ما هم کمی سخاوت بخرج بدهیم و قهوه مبادا... ساندویچ مبادا... آب میوه مبادا...
که دل خیلی ها از اونا می خواد... و چشم انتظارند... که ما همت نموده و قدمی در سرزمین صورتی محبت و عشق بگذاریم ...
و به موجودات زنده... و بخصوص به انسانهای امیدوار و آرزومند توجهی کنیم...
قصاب با دیدن سگی که به طرف مغازه اش نزدیک می شد حرکتی کرد که دورش کند اما کاغذی را در دهان سگ دید.
کاغذ را گرفت. روی کاغذ نوشته بود «لطفا ۱۲ سوسیس و یه ران گوشت بدین». ۱۰ دلار همراه کاغذ بود.
قصاب که تعجب کرده بود سوسیس و گوشت را در کیسه ای گذاشت و در دهان سگ گذاشت.
سگ هم کیسه را گرفت و رفت.
قصاب که کنجکاو شده بود و از طرفی وقت بستن مغازه بود تعطیل کرد و به دنبال سگ راه افتاد.
سگ در خیابان حرکت کرد تا به محل خط کشی رسید. با حوصله ایستاد تا چراغ سبز شد و بعد از خیابان رد شد.
قصاب به دنبالش راه افتاد.
سگ رفت تا به ایستگاه اتوبوس رسید نگاهی به تابلو حرکت اتوبوس ها کرد و ایستاد.
قصاب متحیر از حرکت سگ منتظر ماند.
اتوبوس آمد, سگ جلوی اتوبوس آمد و شماره آنرا نگاه کرد و به ایستگاه برگشت. صبر کرد تا اتوبوس بعدی امد دوباره شماره آنرا چک کرد. اتوبوس درست بود سوار شد.
قصاب هم در حالی که دهانش از حیرت باز بود سوار شد.
اتوبوس در حال حرکت به سمت حومه شهر بود و سگ منظره بیرون را تماشا می کرد. پس از چند خیابان سگ روی پنجه بلند شد و زنگ اتوبوس را زد. اتوبوس ایستاد و سگ با کیسه پیاده شد. قصاب هم به دنبالش.
سگ در خیابان حرکت کرد تا به خانه ای رسید. گوشت را روی پله گذاشت و کمی عقب رفت و خودش را به در کوبید. این کار را باز هم تکرار کرد اما کسی در را باز نکرد. سگ به طرف محوطه باغ رفت و روی دیواری باریک پرید و خودش را به پنجره رساند و سرش را چند بار به پنجره زد و بعد به پایین پرید و به پشت در برگشت.
مردی در را باز کرد و شروع به فحش دادن و تنبیه سگ و کرد.
قصاب با عجله به مرد نزدیک شد و داد زد: چه کار می کنی دیوانه؟ این سگ یه نابغه است. این باهوش ترین سگی هست که من تا به حال دیدم.
مرد نگاهی به قصاب کرد و گفت: تو به این میگی باهوش؟ این دومین بار تو این هفته است که این احمق کلیدش را فراموش می کنه.
خلاق يكي از اسامي خداوند است و به معني بسيار خلقكننده، آفريننده، آفريدگارو... در لغتنامه دهخدا معنا شده است.در اصطلاح، خلاق به كسي ميگويند كه درموقعيتهاي لازم و ضروري، در برخورد با مسائل، راهحلهايي مؤثر و كاربردي براي حلمسائل و رفع موانع ارائه ميكند. عدهاي پا را فراتر نهاده و چنين عقيده دارند كهفرد خلاق نهتنها در موقعيتهاي مختلف، ايده ارائه ميكند بلكه خود آستينها رابالا زده و تا عملي شدن ايدهاش كار را پيگيري ميكند. عدهاي نيز چون «رابرتويزبرگ» از آن جهت كه خلاقيت را كاري عادي و روزمره تعريف ميكنند، عقيده دارند كه همگان در هر لحظه در حال خلاقيتاند و در نتيجه هر كسي شايسته لقب خلاق است و مسئلهرا اين ميدانند كه كسي فعلاً به خلاقيت آنها پي نبرده است.
امروزه بازار خلاقيت خيلي گرم است و افراد زيادي پيدا ميشوند كه ادعاي خلاقيت دارند ولي آيا همه آنها طبق ادعايي كه ميكنند خلاق هستند؟از كجا بفهميم چه كسي خلاق است؟ نشانههاي يك فرد خلاق چيست؟ اگر بخواهيم خلاق باشيم چگونه بايد باشيم؟
از ديدگاهي، نخستين گامها براي شناخت نحوه بازيابي خلاقيت، شناسايي خصوصيات افراد خلاق و درك چگونگي زندگي آنها ميتواند باشد. بدين صورت كه با دريافت اين شناخت، خواهيم دانست كه چه خصوصيات و ويژگيهايي را بايد در خود احيا ساخته و ازآنها مراقبت كنيم تا از اين طريق خلاقيتمان در روند احياي مجدد قرار گيرد. با فهم اين شاخصهها و مراقبت از آنها در جريان زندگي روزمره بستر و مقدمات تجلي خلاقيتمان فراهم خواهد شد.اما شايد پرداختن به اينكه چه كسي خلاق است و به چه كسي نبايد خلاق گفت، كار چندان سادهاي نباشد، از آن جهت كه، پاسخگويي به اين سؤال، ارتباطي مستقيم به تعريفي دارد كه از خلاقيت ميپذيريم. تعاريف مطرح شده براي خلاقيت متفاوت و گوناگون و گاهي ضد و نقيض است و معيارهاي شناخت افراد خلاق و در نتيجه تعريف كيستي فرد خلاق را متغيير ميسازد؛ با اين حال در اينجا سعي شده است آنچه را كه اكثر صاحبنظران و محققان (درزمينه خلاقيت) مطرح كردهاند، عرض كنيم.
لذا در متنهای بعدی به این موضوع خواهم پرداخت.
در بحث قبلی از واژه ایی به نام مودا استفاده شد
که لازم دیدم تعرفی از آن داشته باشم:
مودا چيست ؟مودا از نگاه ژاپني ها به هر فعاليتي اطلاق مي شود كه براي سازمان ها ايجاد هزينه مي كند، اما ارزش افزوده اي توليد نمي كند . به عبارتي مودا مجموعه فعاليت هايي است كه از نظر مشتري نهايي ارزشي ندارد و مشتري تمايلي به پرداخت پول براي اين فعاليت ها ندارد.حال براي آنكه با اين بحث بيشتر آشنا شويم به ذكر ويژگي هاي آن مي پردازيم : آقاي تايي چي اوهنو معاون توليد شركت تويوتا موتورز كه بعدها به نظريه پرداز نظريه تفكر ناب تبديل شد، مودا را به 7 دسته زير تقسيم بندي مي كند:
1- موداي توليد بيش از نياز بازار
2- موداي انتظار و تاخير
3- موداي حمل و نقل
4- موداي حركت هاي اضافي
5- موداي انبارش
6- موداي ايراد در فرآيند
7- موداي توليد ضايعات و دوباره كاري
گرچه اين اصول در صنعت خودروسازي پايه گذاري شد اما مصداقهاي آن در بخش هاي ديگر و ازجمله خدمات نيز وحود دارد. به عنوان مثال كليه فعاليت هايي كه براي صدور يك فقره گواهي نامه پايان دوره آموزشي يا مجوز احداث يك واحد صنعتي و يا معدني انجام مي شود، از نگاه عرضه كننده خدمات ( سازمان يا اداره دولتي ) لازم و اجتناب ناپذير است، اما از نگاه مصرف كننده نهايي تنها چيزي كه اهميت دارد، برگه گواهي نامه يا مجوز است كه در پايان اين فعاليت ها صادر مي شود . بنابر اين اگر بخواهيم از نگاه مشتري به مسائلمان بنگريم، بسياري از فعاليت هايي كه انجام مي دهيم مودا هستند. مطالعات و بررسي هايي كه در شركتهاي برتر دنيا انجام گرفته است نشان مي دهد كه در اين شركتها تنها يك فعاليت از 200 فعاليت آنها توليد ارزش افزوده مي كند و مابقي هزينه به سازمان و نهايتا به مشتري تحميل مي كند.
در این متن آخرین نوشته در مورد کایزن را برای استفاده دوستان گذاشتم:
مراحل اجراي كايزن عملي :براي اجراي بهبود بهره وري با رويكرد كايزن عملي مراحل زير پيش بيني شده است كه در اين كارگاه پنج روزه به تفصيل تشريح مي شوند و شركت كنندگان در دوره ، به طور عملي نيز آن را تمرين خواهند نمود :
1- ناحيه نمونه را انتخاب كنيد .
2- گروه بهبود ( تيم كايزن ) را ايجاد و سازمان دهي كنيد .
3- داده هاي آماري مورد نياز را در ناحيه نمونه با كمك اعضاي گروه گرد آوري كنيد .
4- اعضاي شركت كننده را در كارگاه آموزشي با مفاهيم و ابزارهاي بهبود آشنا كنيد .
5- نظام آراستگي ( 5 ت ) را آغاز كنيد .
6- مودا ( اتلاف ) ها را شناسايي و فهرستي از آنها تهيه كنيد .
7- تحليل علل رويداد اتلاف را در ناحيه نمونه انجام دهيد و راه حلهايي را با استفاده از كار گروهي بدست آوريد .
8- راه حل هايي را كه عملي ترند انتخاب كنيد .
9- هر نوع تغيير فيزيكي در آرايش ناحيه نمونه را بدون فوت وقت انجام دهيد .
10- بهبود انجام گرفته را به صورت استاندارد درآوريد .
11- موفقيت حاصله را به اطلاع ساير همكارانتان برسانيد .
12- نتايج به دست آمده را ارزيابي كنيد تا در مراحل بعدي مورد استفاده قرار گيرند .
13- به سراغ مشكل بعدي برويد
همانطور که در پست قبلی در باره مدیریت کایزن عنوان شد هر چه از سطوح بالاي مديريت به سطوح پايين تر سازمان مي آييم از وظايف دسته ايجاد بهبود كاسته و در عوض بر وظايفي كه جنبه حفظ و نگهداري بهبود ايجاد دارند، افزوده مي شود. آنچه از اين نمودار مي فهميم اين است كه مديران سطوح بالاتر سازمان بايد همواره بخش اعظم وقت خود را صرف بهبود سازمان نمايند و امور جاري را كه جنبه نگهداري دارند به سطوح پايين تر واگذار كنند. آيا به راستي در سازمانهاي ما اين گونه عمل مي شود؟ مديري كه بيشتر وقت خود را صرف پاراف نامه بازبيني مطالبي كه قبلا مي بايست توسط كارشناسان انجام شود مي گذرد، هيچ وقت فرصت آن را نخواهد داشت كه به بهبود سازمان بيانديشد.بنابر اين از نگاه كايزن، كاركنان يك سازمان همواره بايد به فكر بهبود و حفظ دستاوردهاي بهبود در سازمان خود باشند، اما سهم آنها از اين نهضت در نمودار بالا منعكس شده است.مديريت تيلوري كه نمود آن را در ديدگاه هاي فايول نيز ملاحظه مي كنيم ، بر سازماندهي سلسله مراتبي و وحدت فرماندهي بيشترين تاكيد را دارد. در اين نظام مديريت، معمولا ارتباط سازماني به صورت صدور دستور از بالا و عرضه گزارش از پايين تعريف مي شود. در سازمان سطوح مديريتي عمودي و تقسيم كار افقي وجود دارد كه در نمودار زير شمايي از آن را ملاحظه مي كنيد.
اصول دمينگ 3:دكتر دمينگ كه نظرياتش در دهه 1950 ميلادي چندان مورد توجه آمريكايي ها واقع نشد، در كشور ژاپن به گرمي پذيرفته و به تدريج راهبردهاي پيشنهادي وي براي بهبود كيفيت كالاهاي ژاپني، اين كشور را به يكي از كشورهاي پيشرفته و برتر اقتصاد جهاني تبديل نمود. اصول مورد نظر دمينگ در چرخه معروف وي به صورت زير قابل نمايش است.نكته قابل ذكر در اين چرخه آن است كه وضعيت موجود هميشه موضوع اصلي براي برنامه ريزي است. پس از برنامه ريزي براي گذار از وضعيت فعلي اقدامات اجرايي براي دست يابي به اهداف پيش بيني شده در برنامه آغاز مي شود و در ادامه با بررسي نحوه اجراي برنامه نقاط قوت و ضعف آن آشكار مي گردد. در مرحله آخر اقدامات اصلاحي براي بهبود فعاليت هاي انجام گرفته آغاز و اين چرخه به همين ترتيب ادامه مي بايد. به عبارتي در نگاه چرخه دمينگ وضعيت موجود هيچگاه كاملا راضي كننده نيست و همواره بايد به دنبال بهبود وضعيت باشيم.نكته ديگر اين كه جهت اجراي چرخه دمينگ هميشه از برنامه ريزي آغاز و مجددا به برنامه ريزي ختم مي شود. به اين معني كه اگر برنامه اي تنظيم شد و به اجرا در آمد چنانچه در عمل با مشكلاتي در اجرا روبرو شد بايد در فكر اصلاح مراحل اجراي برنامه باشيم و در نهايت اقدام لازم را براي اصلاح كار اجرايي بدون فوت وقت انجام دهيم. سپس براي اجراي فعاليتي ديگر برنامه ريزي نماييم. نكته در اين است كه اگر برنامه تنظيمي در اجرا با مشكل روبرو شد اجازه نداريم به سادگي اجراي برنامه را متوقف كنيم بلكه بايد به دنبال علل عدم ناتواني برنامه در اجرا باشيم. چنانچه برنامه تنظيم شده براي بهبود سازمان را در نيمه راه رها كنيم اصل برنامه زير سوال مي رود. به عبارتي اين سوال مطرح مي شود كه اساسا چرا دست به تغيير و بهبود وضعيت موجود زديم. مراحل چهار گانه بالا به ترتيبي كه ملاحظه مي كنيد، مبناي تفكر ژاپني ها براي تصميم گيري و اجراي تصميم در سازمان قرار گرفت. لازم به ذكر است كه چرخه دمينگ به صورت پايان ناپذير دنبال مي شود.
اگر بخواهيم وظايف مديران را برشمريم، به فهرست بلند بالايي از اقدامات ريز و درشت ميرسيم كه بسياري از آنها در چارچوبهايي قابل دسته بندي است . دانشمندان علوم مديريت بر همين اساس نظرياتي را خلق كرده اند كه مهمترين كاربرد آنها، دسته بندي يا طبقه بندي اين وظايف است. يكي از اين نظريات پذيرفته شده نظريه فايول است كه اهم وظايف مديران را اين گونه بر مي شمارد:
1 هدايت و رهبري
2 سازماندهي
3 برنامه ريزي
4 نظارت و كنترل
5 هماهنگي
گرچه نظريات ديگري نيز در اين حوزه وجود دارد ، اما نظريه فايول با توجه به لحاظ كردن و در عين حال نقد اصولي ديدگاههاي تيلور ، تا كنون به عنوان يكي از معتبرترين اصول در علم مديريت و حوزه وظايف مديران پذيرفته شده است. چنانچه فارغ از ساير ديدگاههايي كه در اين زمينه وجود دارد، اصول فايول را به عنوان مهمترين وظايف مديران بپذيريم، مي خواهيم از ديدگاه كايزني اين اصول را بازبيني كنيم. از نگاه كايزن وظايف مديريت بر دو دسته اصلي تقسيم بندي مي شود كه در نمودار زير مشاهده مي كنيد. لازم به يادآوري است كه در اين جا منظور از مدير تنها جايگاه رسمي و سازماني وي مورد نظر نيست و هر فردي كه در سازمان مسئوليت انجام كاري را دارد، مدير يا به تعبيري ديگر اداره كننده آن كار فرض مي شود.
كايزن تركيبي دو كلمه اي از يك مفهوم ژاپني است كه تعريف آن تغيير به سمت بهتر شدن يا بهبود مستمر و تدريجي است. در واقع كايزن بر اين فلسفه استوار است كه براي ايجاد بهبود در سازمان ها لازم نيست به دنبال تغييرات انفجاري يا ناگهاني باشيم ، بلكه هر نوع بهبود يا اصلاح به شرط آنكه پيوسته و مداوم باشد، ارتقاي بهره وري را در سازمان ها به ارمغان خواهد آورد.
براي اطمينان از انتقال خدمات موثر و يا لجستيکي به منظور رفع نيازهاي کاربران خدمات، وجود يک سيستم ارزيابي عملکردِ داراي طراحي مناسب ضروري است. بدون اعطاي بازخورد به تمامي ابعاد مهم و نيز بدون وجود يک سيستمي که بر مبناي اطلاعات کاري، تضمين کننده عملکرد سازمان باشد گويي مديران در تاريکي به دنبال بهبود خدمات هستند، به خصوص در خدمات عمومي و بهداشتي که دامنه گسترده اي از ذينفعان، فعال هستند. اين مقاله به تشريح اصول هشت گانه ارزيابي عملکرد مي پردازد. اگر چه، بافت و چارچوب بهداشتي و اجتماعي توصيف شده، براي همه سازمانها حائز اهميت است.
در حاليکه بيشتر سازمانهاي مراقبت بهداشتي، انرژي قابل ملاحظه اي را در ارزيابي عملکرد صرف مي کنند، اما اثر بخشي معيارهاي به کار رفته درآنها، بطور بارزي درحال تغيير است. در طراحي و اجراي هر سيستم ارزيابي عملکرد، ضروري است که هشت اصل تعريف شده زير را به کار ببريم :
1.از مجموعه شاخصهاي متوازن استفاده کنيد
2. مطمئن شويد آن چيزهايي را که براي کاربران و ذينفعان خدمات اهميت دارد، مورد سنجش قرار مي دهيد:
3. کارکنان را در تعريف شاخصها سهيم کنيد
4. معيارهاي ادراکي و شاخصهاي عملکردي را مدنظر قرار دهيد
5. ترکيبي از معيارهاي نتيجه اي و فرايندي را به کار ببريد
6. هزينه هاي ارزيابي عملکرد را در نظر داشته باشيد
7. سيستم هاي انتقال بازخورد معيارها براي اصلاح استراتژي را داشته باشيد
8 . سيستم هاي ارزيابي عملکرد بايد مبتني بر بهبود مستمر باشند نه مبتني بر فرهنگ سرزنش و تخطئه
توضیح تکمیلی در ادامه مطلب .....
تویودا کیشیرو : بنیانگذار شرکت تویوتا موتور در سال 1937 می باشد .
گرچه مدت فعالیت او در شرکت تویوتا کوتاه بود برای ایجاد یک زیر ساخت موفق و رشد سریع و تبدیل شدن به یک سازنده ابرقدرت اتومبیل در جهان زمان مناسبی بود بویژه اینکه تویودا دو عنصر مهم که بعدها بعنوان سیستم تولید تویوتا معرفی گردید را ارائه نمود :
JIT با کایزن یا بهبود مستمر .
وی بیشتر وقت خود را صرف جذب مهندسان ژاپنی باتجربه در صنایع خودروسازی نمود .
وی همچنین یک بازاریاب باتجربه با نام کامیاشوتارو را استخدام کرد .
روشJIT که در ان هر عنصری درست در هنگامی که نیاز است تولید می شود و هیچ مقداری از ان در انبار وجود ندارد ، از کمبود منابع منشا گرفت .
بر همین اساس توسط سیستم معروف به کانبان هنگامیکه در یک ایستگاه به قطعه ای نیاز بود این اطلاع داده می شود .
در یک لحظه قطعات مورد نیاز باید با حداکثر سرعت تولید و به ایستگاه کاری مورد نظر حمل شوند به گونه ای که کارگران خط مونتاژ منتظر نمانند .
دومین عنصر سیستم توتوتا – کایزن – که معمولا انرا بعنوان بهبود مستمر ترجمه می کنند ، این گونه بیان می شود:
هیچ فرایندی را نمی توان کامل نامید و همیشه جایی برای بهبود وجود دارد
بنابراین کایزن بعنوان یک عامل بهبوددهنده در تولید و فرایند ارائه شد و
نهایتا توسط مفهوم مدیریت کیفیت جامع احاطه گردید .
ابزار دستي و ابزار برقي قابل حمل در انجام كارها به شما كمك ميكند ،اما همين ابزار مي تواند براي شما خطر آفرين باشد .
اقدامات ايمني خوب ، به شما اين اجازه را خواهند داد تا مخاطرات را كنترل كرده و خطرات را به حداقل برساند .
مطالب ذيل به شما نشان خواهد داد كه چگونه مخاطرات استفاده از ابزار را كنترل كنيد تا خودتان و آنهايي را كه در اطراف شما كار ميكنند از صدمه و مسايل بهداشتي محافظت نماييد.
لطفاً اين را بخوانيد ودستورالعمل هاي ايمني و بهداشتي آنرا دنبال كنيد و در نظر داشته باشيد كه اگر مطالب آنرا انجام دهيد ، كار شما با ابزار سريعتر ، آسانتر و ايمنتر انجام خواهد شد .
انتخاب درست : ايمني ابزار زماني شروع ميشود كه شما ابزار دستي و برقي كارتان را بطور صحيح انتخاب كنيد.
كيفيت : بهترين ابزاري را كه مي توانيد تهيه كنيد ، انتخاب نماييد . ابزار ارزان قيمت كه از جنس نامرغوب ساخته شده اند شكسته و باعث خراب شدن كاريكه انجام مي دهيد شده وايجاد صدمه به خودتان يا همكارانتان خواهد شد .
ايمني : به تمهيدات ايمني كه در ساخت ابزار بكار رفته اند توجه نماييد. اين مورد شامل توجه به سويچ هاي ايمني ، حفاظ ، قطعات تيز و گردنده ، محافظ هاي دست ، عايق هاي پوششي و غيره مي باشد .
تناسب : يك وسيله خوب با ساختار مناسب مانند يك جسم محكم دردست شما احساس ميشود . همواره چاقوها ، پيچ گوشتي ها ، انبردست ها ، قيچي ها و ابزار برقي مورد نيازتان را از بين انواعي انتخاب كنيد كه بر طبق اصول ارگونومي ( مهندسي انساني ) طراحي شده اند اين قبيل ابزار طوري ساخته شده اند كه هيچ گونه فشاري به انگشتان و كف دست شما نياورده ، خميدگي و پيچ وتاب نداشته و خوب در دستهاي شما جا بگيرد .
كارايي : ابزار مطمئن ، براي انجام وظايف ويژه طراحي شده اند ، اين ابزار ميتوانند كار شما را آسانتر كرده و از خستگي شما جلوگيري نمايند .
تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که چرا در انجام بعضی کارها موفق هستید و به اهدافتان می رسید، اما برخی دیگر از کارها را نمی توانید به درستی انجام دهید؟
پاسخ به این پرسش ساده تر از آن است که تصور می کنید. در واقع دلیل موفقیت در انجام برخی کارها این است که روش متفاوتی برای انجامشان در پیش گرفته می شود، نه اینکه آدم های متفاوتی بخواهند کار را انجام دهند.
در اینجا از کارهایی برای شما صحبت می کنیم که افراد موفق برای رسیدن به موفقیت، آنها را با روشی متفاوت به انجام می رسانند:
برگرفته از مجله موفقیت
آيا بهنظر شما اين عادلانه است كه يك مدير از پرسنل خود انتظار داشته باشد تا تمامي وظايفشان را بدون هيچ اشتباهي به انجام برسانند؟ امروزه در اغلب سازمانهاي ما سيستمهاي كنترل كيفيت در غالب گروهي از افراد است كه بر كليه عملياتها در محيط كاري نظارت دارند، اما آيا راه بهتري براي اين كار وجود ندارد؟در هر حال جايزالخطا بودن انسان گريزناپذير است و هيچ سيستم كنترلي وجود نخواهد داشت كه بتواند از وقوع تمامي اشتباهات او جلوگيري نمايد. طبق نظر آقاي ويليام ادوارد دمينگ بهبود كيفيت را بايد در بهبود فرآيندها جستجو كرد نه در افزايش فشار بازرسيها. در راستاي اين تفكر امروزه ما در محيط هاي توليد ناب بهجاي تأكيد بر ارتقاي سيستمهاي كنترل كيفيت بهدنبال مفهوم جديدي بهنام تضمين كيفيت هستيم.شيگنوشينگو يكي از مهندسين صنايع شركت تويوتا بود كهZQC يا كنترل كيفيت سطح صفر را بهعنوان روشي در مديريت كيفيت و با تكيه بر فنون پوكايوكه ابداع نمود.
مهندسي معكوس روشي آگاهانه براي دستيابي به فن آوري حاضر و محصولات موجوداست. در اين روش، متخصصين رشته هاي مختلف علوم پايه و كاربردي از قبيل مكانيك، فيزيك و اپتيك، مكاترونيك، شيمي پليمر، متالورژي،الكترونيك و ...جهت شناخت كامل نحوه ي عملكرد يك محصول كه الگوي فن آوري مذكور مي باشد تشكيل گروه هاي تخصصي داده و توسط تجهيزات پيشرفته و دستگاه هاي دقيق آزمايشگاهي به همراه سازماندهي مناسب تشكيلات تحقيقاتي و توسعه هاي R&D "سعي در به دست آوردن مدارك و نقشه هاي طراحي محصول فوق دارند تا پس از مراحل نمونه سازي (Prototyping) و ساخت نيمه صنعتي (Pilot plant) در صورت لزوم ، توليد محصول فوق طبق استاندارد فني محصول الگو انجام خواهد شد .
کاری که خوب شروع شده باشد نصف ان انجام شده است .
این جمله معروف مطمئنا در باره بهینه سازی یک طرح تولیدی نیز صادق است . زیرا بهینه سازی در یک طرح منجر به دست یافتن به نتایج عالی خواهد شد . کیفیت و بهره وری اساس یک طرح تولیدی را تشکیل می دهد . ما در این پروژه سعی کردیم ابتدا استقرار موجود در کارخانه را برای خوانندگان ارائه دهیم و در ادامه طرحی بهینه شده برای کارخانه پیشنهاد کنیم که اهداف مربوط به طرح ریزی واحد های صنعتی را در بر داشته باشد .
اما با توجه به عدم همکاری های صنعتگران با بخش دانشگاهی باعث شد که ما انچه ما در ابتدا انتظار تحقق انرا داشتیم بطور کامل محقق نشد و مطمئنا با بررسی های بیشتر و همکاری های بیشتر بخش صنعت می توان سایر کمبود را شناخت و در جهت بهبود ان حرکت کرد .
در ادامه مقاله مربوطبه طراحی کارخانه امروز به در مورد احتیاجات کارکنان بحث می گردد:
پیشگفتار
کاری که خوب شروع شده باشد نصف ان انجام شده است .
این جمله معروف مطمئنا در باره بهینه سازی یک طرح تولیدی نیز صادق است . زیرا بهینه سازی در یک طرح منجر به دست یافتن به نتایج عالی خواهد شد . کیفیت و بهره وری اساس یک طرح تولیدی را تشکیل می دهد . ما در این پروژه سعی کردیم ابتدا استقرار موجود در کارخانه را برای خوانندگان ارائه دهیم و در ادامه طرحی بهینه شده برای کارخانه پیشنهاد کنیم که اهداف مربوط به طرح ریزی واحد های صنعتی را در بر داشته باشد .
اما با توجه به عدم همکاری های صنعتگران با بخش دانشگاهی باعث شد که ما انچه ما در ابتدا انتظار تحقق انرا داشتیم بطور کامل محقق نشد و مطمئنا با بررسی های بیشتر و همکاری های بیشتر بخش صنعت می توان سایر کمبود را شناخت و در جهت بهبود ان حرکت کرد .
در ادامه به بررسیهای صورت گرفته در این مقاله پرداخته خواهد شد . . .
صفحه قبل 1 صفحه بعد